دوازدهم امرداد، زادروز عالیجناب محمد قاضی است. مترجمی خوش ذوق، کاردان و دقیق ؛ ما لذت خوانش بسیاری از بهترینهای ادبیات را مرهون این مرد اندیشمند مهابادی هستیم که ما را به سفر دوردنیا برد.

“شازده کوچولو ” و حکایت خواستنی دوستی  … و چه جالب که زادروز قاضی و روز جهانی دوستی نزدیک هم اند! ” دن کیشوت” سروانتس که قاضی استادانه حتی لحن و لهجه را در آن جان بخشیده و گویی نمی خوانی؛ می شنوی اش!

راستش عنوان این نوشته را از روی دست نجف خان دریابندری نگاه کرده ام . وقتی ترجمه خوش خوان محمد قاضی “جزیره پنگوئن ها”ی  آناتول فرانس را چنان محبوب ساخت که مخاطبان به سراغ سایر کتابهای فرانس -که ترجمه هایش نا امیدانه در قفسه کتابفروشی ها خاک می خورد- رفتند؛ نجف دریابندری، مطلبش در روزنامه اطلاعات را چنین تیتر زد:«مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد»

من اما قاضی را در سالهای پایانی دبستان با کتاب بشدت شیرین “پسرک روزنامه فروش”  اچ . دمی نیک ؛ از گنج های کتابخانه ی خانوادگی، خواندم. از منظر کلکسیونی چاپ اولش را داریم از انتشارات نیلوفر!

کتابی که بارها و بارها و بارها در روزگار نوجوانی بازخوانی اش کردم و با قهرمان نوجوانش همذات پنداری می کردم و کیفور میشدم. از همان نخستین خوانش جمله ای از آن در ذهنم ماند که طوطی وار تکرارش می کردم تا بعدها معنای آن عمیق بر جانم نشست و  هنوز که هنوز ست خیلی مواقع در گاه دلتنگی و رخوت، نوشین دارویی ست که کسالت را می برد.

در آخرین جملات کتاب “جون ورکمن ” قهرمان داستان در گفتگو با مادرش می گوید:« آندریو کارنگی یک بار این جمله را گفته است که من ان را شعار خود قرار داده ام: کسی که موفق شود از جایی که یک شاخه علف بیشتر نبوده است دو شاخه برویاند عمرش را بیهوده نگذرانده است.»

بنابه پانوشت مترجم این جناب کارنگی صنعت کار و بشر دوست امریکایی (۱۸۱۳-۱۹۱۹) بود که تراست فولاد را بوجود آورد  و  به بنیادهای خیریه و موسسات علمی زیاد کمک می کرد.

خورسندم و به فال نیک میگیرم که فعالیت این دریچه مجازی – پس از سالیان دوری – با زاد روز مترجم محبوبم محمد قاضی مقارن شد.

دوازدهم امرداد سال سه

با مهر #لیلامسروری

اشتراک‌ها:
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *